کد مطلب: ۶۲۳۳۸۲
۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۵:۱۲

پیدا و پنهان نمایشگاه| روز شلوغ مصلی و نویسنده‌ای که ۳ ساله ۶۰ کتاب نوشته است!

روز سوم را می‌توان روز خانواده نمایشگاه کتاب نامید، البته در کنار حضور خانواده‌ها نیز برنامه‌های متنوعی را هم به مناسبت روز دختر برگزار کردند و صندوق‌های رای هم برای مخاطبان آماده بود!

به گزارش مجله خبری نگار، از همان ساعات ابتدایی جمعیت بیشتری به چشم می‌خورد تا اینکه بعد از ظهر باید با حوصله راه می‌رفتی چرا که ترافیک بود! نمایشگاه روز گذشته به مناسبت ولادت حضرت معصومه (س)، دخترانه بود و در همه جای مصلی برنامه‌هایی با محوریت دختران برگزار شد. برنامه‌هایی که شور و شوق خوبی را میان خانواده‌ها و دختران ایجاد کرده بود. حتی در دست بعضی از دختران هم کیک دیده می‌شد، اما دست پسران خالی بود!

میان مخاطبان نمایشگاه چرخ‌های خرید قرمز رنگی پخش شده بود که بسیار کار خوبی بود چرا که در بخش کودک و نوجوان دیگر نیازی نبود خانواده‌ها دست هایشان را پر کنند و توجه‌شان از کودکان‌شان دور شود بلکه همه خریدهایشان را در آن ریخته و با خیال راحت به خرید و فرزندانشان می‌پرداختند.

اما روز گذشته با ناشری آشنا شدم که فقط آثار جوانی متولد ۱۳۶۶ را عرضه می‌کرد. این نویسنده ۳۷ ساله در سه سال گذشته نزدیک به ۶۰ عنوان اثر نوشته است. استاد در همه موضوعات مثل تفسیر، مکتب فکری، شعر، داستان کوتاه، ترک سیگار و. اثر داشت و به طور میانگین هم نزدیک به ۱۲ هزار صفحه نوشته و متصدی غرفه می‌گفت که استاد فقط این‌ها را نوشته و سخنرانی نیست! البته جلساتش هم خصوص است و امکان حضور برای غیر ندارد، اما این جوان را به طور مستمر استاد می‌نامیدند.

۲ غرفه هم دکورشان جالب بود اولی همه را برای عکس مشتاق می‌کرد، اما دومی را باید می‌خواندی. غرفه دانشگاه امام حسین (ع) پهپادی را درغرفه جای داده بود طوری که نوک پهپاد زده بود بیرون و هرکس از ابتدا و انتها راهرو می‌دید می‌گفت که موشک برای دکور آورده‌اند و دومی هم غرفه انتشارات لیله القدر بود که آثار استاد علی صفایی را عرضه می‌کرد در دکورش نوشته بود که «دل آدمی بزرگ‌تر از این زندگی است و این راز تنهایی اوست.»

البته برترین آثار مرحوم صفایی نیز کتاب‌های رشد، حرکت، مسئولیت و سازندگی، اخبات، تربیت کودک و ... است.

نزدیک به ظهر بود که شنیدم از غرفه کشور ترکیه سرقتی شده بعد از پیگیری از سوی غرفه کشور ترکیه این خبر تأئید شد و خبری هم در همین حین شنیدم که از غرفه کشور ویتنام هم سرقت شده است، اما مسئولین غرفه این کشور نبودند و با پارچه‌ای غرفه را بسته بودند. همسایه‌شان می‌گفت که شاید فردا بیایند امروز از صبح نیامده‌اند!

«ایستگاه تفکر» و «محفل دانایی» جزء برنامه‌هایی است که برای مخاطبان شور و حیات دارد؛ توقفگاه‌هایی که مردم باهم صحبت و نظراتشان را بیان می‌کنند. موافقان و مخالفان حرف‌هایشان زده می‌شود شاید همدیگر را اقناع نکنند، اما در مرحله اول برای همدیگر گوش شنوا هستند.

در بزرگ‌ترین رویداد فرهنگی کشور مردم در مقابل همدیگر هستند تا حرف‌های همدیگر را بشنوند. خواندن مطالب روی تخته‌ها نیز خودش می‌تواند برای مدیران فرهنگی ذائقه شناسی کند. البته جالب است که تعداد آقایان در پای این تخته‌ها بیشتر از خانم‌ها است با اینکه موضوع اصلی ایستگاه‌های تفکر حجاب است!

نزدیک به غروب بود که از جلوی نشر اطلاعات رد شدم و ازدحام جمعیت بود البته با چند نیروی انتظامی. کنجکاو شدم بدانم قضیه چیست؟ که دیدم جواد ظریف وزیر امورخارجه دولت حسن روحانی داخل غرفه نشسته است. بهانه حضورش هم کتاب «پایاب شکبیایی» بود که برداشت‌های وی از هشت سال حضورش در وزارتخانه امور خارجه است.

شب گذشته نمازخانه نمایشگاه شلوغ‌تر از روز‌های اول و دوم بود طوری که اگر دیرتر می‌آمدی باید جلوی در ورودی جایی را به سختی برای خودت پیدا می‌کردی تا به نماز جماعت وصل شوی.

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر